زود بزرگ نشو مادر
زود بزرگ نشو مادر كودكيت را بيحساب ميخواهم و در پناهش جوانيم را زود بزرگ نشو فرزندم قهقه بزن، جيغ بكش، گريه كن، لوس شو، بچگي كن، ولي زود بزرگ نشو تمام هستي ام آرام آرام پيش برو، آن سوي سن و سال هيچ خبري نيست گلم. هر چه جلوتر ميروي همه چيز تندتر از تو قدم بر ميأارد. حالا هنوز دنيا به پاي تو نميرسد از پاكي. الهي هرگز هم قدمش نشوي هرگز ! هميشه از دنياي ما آدم بزرگ ها جلوتر باش، يك قدم، دو قدم، ولي زود بزرگ نشو مادر آرام آرام پيش برو گلم، آنجا كه عمر وزن ميگيرد دنيا به قدري سبك ميشود كه هيچ هيجاني براي پپمودنش نخواهي داشت. آن سوي سن و سال خبري نيست. كودكي كن، از ته دل بخند به اداهاي ما كه برا...
نویسنده :
زهره
10:02